رونیکارونیکا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره

رونیکا ضربان قلب مامان و بابا

حرفها و کارای دخملی وروجک

1393/4/29 0:47
نویسنده : مامان مینا
635 بازدید
اشتراک گذاری

دختر عزیزم بازم اومدم که بعد از مدتها واست بنویسم ....

از بزرگتر شدنت...عزیزتر شدنت....بلبل زبونیات....از اینکه روز به روز منو بابایی بیشتر عاشقت میشیم...

دیگه کم کم داری مستقل تر از قبل میشی....دستت به هر چیزی که نمیرسه فورا میری و صندلی جدیدی رو که بابایی واست خریده رو میاری و روش وایمیستی و به هدفت میرسی!

عاشق دریا هستی،هر دفعه که دریا رو میبینی بلند داد میزنی و میگی دریااااااا.....حتی بعضی وقتا که با بابایی واسه قدم زدن میریم بیرون تا دریا رو میبینی همونجا تو پیاده رو میشینی و تند تند کفش و جورابتو در میاری که بدویی تو آب...یکی دوبار اول ما هم ذوق کردیم از کارت و اجازه دادیم بری سمت آب ولی دفعه های بعد سعی کردیم اینجوری نشه که توی وروجک هر دفعه که دریا رو میبینی بپری تو آب....

دیگه هر دفعه که جیش و پی پی میکنی میای و به من میگی مامان جیشه؟ مامان پی پیه ؟یعنی اینکه من نگاه کنم و بعدشم که.....بعضی وقتا هم میری و در دستشوی رو میزنی میگی جیشه...جیشه

خیلی از کلمه ها رو میتونی بگی جدیدا هم داری شروع میکنی به جمله بندی،شعرها و بازیهای کلاس مادر و کودک رو دوست داری و با ذوق با من تو خونه انجام میدی و هر کسیم پیشمون باشه هی بهش میگی دست بزنه....تازه اونم اجباریه....

شعر تاب تاب عباسی رو هی واسه خودت میخونی اونم اینجوری : تاب تاب عباسی خدااااایی عباسی

اتل متل توتوله رو هم دوست داری و بازیشم کاملا بلدی بعضی وقتها هم خودت میخونی اتل توتوله....

بازیه ما گلیم ما سنبلیمم اولین بازی ایی بود که دوست داشتی و الان قشنگ بازیش میکنی و منم  ذوووووقتو میکنم وروجک...

شعر علی  بابا رو هم خیلی دوست داری همچین که واست میخونم دست میزنی و میخندی و ادای حیوونای تو شعر رو که میگم در میاری تموم هم که میشه دست میزنی و میگی علی علی یعنی بازم علی بابا رو بخونم...اونموقست که دیگه دلم میخواد گازت بگیرم....

شعر سلام رو هم دوست داری و هر از گاهی واسه به زبون خودت تکرارش میکنی....سلام سلام گوگولی گولی...

شعرهای خانه بازی رو تو یه پست جداگانه واست مینویسم که بعدها وقتی که بزرگتر شدی بدونی چه شعرهایی رو تو این زمان میخوندی و باهاشون بازی میکردی.

این روزا دیگه بابایی که میخواد بره بیرون پشت سرش بهونه میگیری و گریه میکنی،بعضی وقتها که از خواب بیدار میشی و بابا علیرضا رو نمیبینی میای سمت منو با تعجب میگی بابا نیست...بابایی نیست!

حالا برسیم سر کلمه هایی که میگی:

سلام رو خیلی قشنگ تلفظ میکنی و اینجوری (سللللللام) میکشیش.

یکساله که بودی اسم منو قشنگ تلفظ میکردی و بهم میگفتی مامان مامان مامان مینا ولی الان به مینا میگی منا...

مامان،بابا،علی،رضا،داداشی،هما،لیلا،مریم،دایی،زندایی،خاله،عمه،آقا،بستنی،ابه(آب)

،اوکا(رونیکا)،بلوو(برو)،پلو،اوشت(گوشت)،گلگلی(قلقلی)،توپ،نینی،ماشین،بالشی،پتو

،بده،دیدی،خوردی،خوردم،ممسم(نفسم)عشکم(عشقم)جیگلم(جیگرم)شوت(شورت)،

پاشو،اشین(بشین)،اشق(قاشق)،جوجو،غذا،گوگولی(شکلات)،کفش،اوشی(گوشی)،

آیدا،آیلین،آذین،اخ(یخ)،جیش،پی پی،بیا،ایجا(اینجا) ،بازی،

تاب تاب،نازی،کجایی،چطولی(چطوری)،دد،بعله،نه،بای بای و کلمه های دیگه که الان حضور ذهن ندارم وهروقت یادم

بیاد میام و اینجا مینویسم.

البته جمله بندی هم میکنی:

بابایی یفت(رفت)

مامانیه منه

بابایی نیست

تموم شد؟

دایی آمد....آمد رو هم همچین کتابی تلفظ میکنی که باید درسته قورتت داد

مامان دیدی؟

الهی من قوربون این زبونت برم که بلبل زبونی میکنی واسم بعد من میگم گازت میگیرما تو هم میگی نه بعد من میگم کجاتو گاز بگیرم توی وروجکم فوری دستتو میاری جلو....

 

پسندها (6)

نظرات (1)

مينا
9 مهر 93 12:46
سلام عزيزم اينجور كه متوجه شدم شما بوشهرين ما هم بوشهر هستيم و اگه خدا يه دختر بهم داد اسمش رو رونيكا قراره بزارم
مامان مینا
پاسخ
سلام عزیزم امیدوارم هر چی که میخوای همون بشه