اخ جوووون اسباب بازی جدید
مامان جونی این پستو یبار تا آخر نوشتمو همش پاک شد حالا خلاصشو مینویسم اخه خسته شدم!! دیروز رفته بودیم خونه دوست مامانی(معصومه جون) و تو و امیر علی(پسرش) یکم با هم بازی کردین این وسط موضوع جالب این بود که تا تو یه اسباب بازی ای رو بر میداشتی امیر علی تند میومد و میگرفت ازت ولی از 1 طرف دیگه اسباب بازیاییم که من واسه تو برده بودمم بر میداشت و بهت نمیداد!!!! تو اونهمه وسایل تو از یه تلفن خوشت اومده بود که طبق معمول تا برش میداشتی امیر علی سر میرسید!! خلاصه روز خوبی بود دخملم اونحا یکم تاب بازی و ماشین بازیم کرد اینم عکسایی که با زحمت زیاااااد تونستم ازت بگیرم آخه همش تکون میخوردیو عکسا تار میشدن!...
نویسنده :
مامان مینا
3:37