میدونی امروز چی فهمیدم!؟ ظهر که داشتم بهت غذا میدادم همش از دهنت میریختیش بیرون و منم با هزارتا ترفند سعی میکردم دوباره بهت بدم که شاید 1کوچولو بخوری ولی تو بازم .... تا اینکه موقع ناهار خوردن من و بابایی، وقتی 1کوچولو پلو له شده گذاشتم دهنت با اشتها خوردی و بازم و بازم ... فهمییییییدم ! دخملم غذای آبکی دوست نداره تازشم دوست نداره با قاشق غذا بخوره دوست داره مامانی با دستش به به بزاره تو دهنش ای جانم، دخملم تو بخواه من جونمم میدم مامانی.... قربونت برم که تا دستمو میارم جلو دهنت، دهنتو باز میکنی و با اشتها میخوری ولی واسه قاشق اصلا دهنتو باز نمیکنی ! دوست دارم...